خودش …
خودش می گوید : پروفسور ثقه الاسلام تیمسار دکتر حاج سید مهندس محمد رضا خان هستم و بچهی ناف تهرونم.
من اما هیچ نمی گویم ! بی مقدمه می روم سر اصل مطلب . بخوانید گفتگوی کوتاهم را با محمد عالی پیام ،شاعر و طنز پرداز :
خب چی صداتون کنم ؟ آقای هالو یا آقای عالی پیام؟
هر چی که دوست داری عزیزم
شعرهایی که در فضای مجازی با صدای شما منتشر می شود در چه مراسمی خوانده شده ؟ راستش همیشه برایم سوال بود
اکثر این شعرها در انجمن امیر کبیر تهران ضبط شده که این انجمن ادبی نزدیک به 45 سال قدمت دارد و آخرین چهارشنبه های هر ماه در امیر آباد شمالی و در سال پردیس داشکده فنی برگزار می شود و البته ورود برای عموم آزاد است .
با توجه به لحن گزنده و انتقادی اشعارتان مشکلی برایتان پیش نمی آید ؟ لحن تیزی دارید و البته خیلی هم خوب !
می خندد ) بدون مشکل مگرمیشود ؟ )
خب مشکل را همه داریم ! آخرین مشکلتان چه بود ؟
خب ما که یک پایمان در خانه است و پای دیگرمان اوین ! همین الان هم با سند آزاد هستم . به هر جهت کسی که خربزه می خورد پای لرزش هم می نشیند و بنده هم نشستم .
این طنازیِ خوشگلِ نقادانه در کارهایتان را دوست دارم . شما حرف هایی را در قالب طنز بیان می کنید که گفتنش زیاد آسان نیست ! چطور به این نتیجه رسیدید که حرفتان را با شعر بزنید ؟
خب کارکردِ طنز همین است . شما مطالبی که اگر بخواهید به زبان ساده بگویید برایتان دردسر درست می شود را می برید در لباسِ طنز . شما این حرف های تلخ را با روکشی شیرین تحویل مخاطب می دهید که قابل هضم باشد . طنز ؛ نگاه به مسائل جدی جامعه است از دیدگاهی قابل تحمل تر برای عموم .
مسائل مطرح شده در شعرهایتان تلخ است . ولی من را می خنداند !
موافق نیستم ! در طنز خنده هدف نیست ، بهانه است . این همان خطکشی بین طنز و کمدی است . در کمدی وقتی مخاطب می خندد شما به هدفتان رسیده اید و کار تمام است . اما در طنز تازه ماجرا آغاز می شود و در پسِ آن لبخند ، تفکر شکل می گیرد . وقتی شما کار طنز می کنید ممکن است اصلا شنونده نخندد ! شاید یک لبخند کوتاه . مهم آن تفکر و تعقلی است که در مخاطب کلید می خورد .
گفتید هر هفته شعرخوانی دارید . موضوع این هفته ؟
ماشالله انقدر سوژه زیاد است که گیج شدم ! قبلا ماه به ماه دنبال موضوع بودم ولی الان روزی هفت هشت تا مسئله ی جدید داریم که می شود رویش کار کرد !
پس با این حساب باید منتظر یک «مجموعه» طوفانی باشیم !
اتفاقا در انجمن هم گفتم پرداختن به تمام مسائل یک کار گروهی را طلب می کند . الان باید تلخ ترین مسائل را بیرون بکشیم . همین امروز چند تا خبر جدید داشتیم . تا در مورد یکی کار کردم دیدم آن یکی مهم تر است ! مسئله مرغ و تخم مرغ بحث روز است . منتهی این ها را مطرح می کنند تا حواس طنز پردازان را از مسائل اصلی تر پرت کنند . مثلا قطر فسقلی چند برابر ما از حوزه مشترک نفتی بهره برداری می کند یا روزی فلان قدر ضرر اقتصاد نفتی ماست که قادر به فروش نیستیم و مسائل دیگر ! مرغ و تخم مرغ نباید این ها را تحت شعاع قرار دهد و طناز ها باید با هوش خود در این دام نیفتند .
برای شما و شعرهایتان آرزو های خوشبختی می کنم !
راستش من وقتی خیلی لجم بگیرد طنزم گل می کند . من شعرهایم را در اوج عصبانیت می گویم !
پس آرزویم را پس می گیرم ! برایتان عصبانیت آرزومندم!
دقیقا !